"اســـتـــاد پــــنـــاهـیـــان"
استاد پناهیان:
کار فرهنگی اگر به جریان سازی منجر نمیشود، چه بسا انجام ندادنش بهتر باشد موضوعی هست که اگر به آن دقت کنید، تمام ابعاد فعالیت فرهنگی را در بر میگیرد. به عنوان مقدمه، توجه کنیم به توصیهای که معصومین فرمودهاند: «واجعل همک هماً واحداً» همت خودت را یک همت قرار بده. امروز استراتژیستها هم تا حدی همین مسئله را فهمیدهاند که باید تنها یک راهبرد انتخاب شود و انسان بر آن متمرکز شود.
«جریان سازی»، مهمترین کاری است که باید مد نظر قرار گیرد و کار فرهنگیای که به جریان سازی منجر نمیشود، و چه بسا برخی اوقات انجام ندادنش بهتر باشد. نشود. جریانسازی یعنی یک موضوع در حافظه مردم، و در گسترۀ مردم، تداوم بخشیده شود. وقتی اینچنین بر روی یک موضوع کار شود، ایجاد موج میکند و موج به نهاد تبدیل میشود و در جامعه نهادینه میشود و در بین مردم جا میافتد.
باید از جریان خوبی که در حال شکل
گرفتن است حمایت کنیم تا این جریان به تکامل برسد و سپس به سراغ جریان بعدی برویم.
در مقابل ما جبهه دشمن قرار دارد که بدون تلاش برای جریان سازی، دست به عمل نمیزنند.
باید هماهنگی برای جریانسازی را تکلیف شرعی و اخلاقی خود تلقی کنیم. قرآن کریم
میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آل
عمران/200) اگر هر یک از ما به تنهایی یک کار خوب انجام دهیم، "صابروا"
محقق نمیشود بلکه صابروا این است که کار جمعی انجام دهیم و باید به
"رابطوا" عمل کنیم و قوای خود را روی هم بگذاریم به حدی که ممکن است پس
از موفقیت یک جریانسازی فرهنگی، مشخص نشود این جریان را که چه کسی درست کرد.
تقریباً جز جریانسازی نباید برای کارهای خود، خاصیت دیگری قائل شویم. بنابراین
اولویتها، همانهایی هستند که میشود برای آنها جریانسازی کرد. فرصتها، همۀ
فرصتهای جریانسازی است. تهدیدهای مهم، با جریان سازی از بین میروند و اگر ما
بتوانیم جریان سازی کنیم، نیمی از تهدیدهای ما از بین میرود. زیرا وقتی دشمن قدرت
جریانسازی جبهۀ حق را ببینید، اساساً بسیاری از تهدیدها را انجام نمیدهد، چون میداند
که به نتیجه نمیرسد.
باید گفتمان و ادبیات نو ساخته شود چرا که ادبیات نو و جدید، شاخه ای از جریان
سازی است. از سوی دیگر باید در شاخه ای دیگر از جریان سازی، شخصیت سازی پردازی هم
کنیم.