اسباب بازی ها و فرهنگ غرب
عروسکها و اسباب بازیهای آن روزها هم اما ساده بود و سرگرم کننده. عروسکهای پارچهای کار دست برای دختران کوچک و ماشینهای چوبی برای پسر بچه ها عروسکها و ماشینهای پلاستیکی رنگارنگ، همه و همه آرامش و سرگرمی را برای کودکان به ارمغان می آورد.
این روزها اما باربی، مرد عنکبوتی، سوپرمن، لاک پشتهای نینجا، رباتها و بازیهای رایانهای که همه و همه برگرفته از شخصیتها و قهرمانهای کارتونی وارداتی از غرب هستند، جایگزین بازیهای سنتی شده است که بعضا به دلیل تفاوتهای فرهنگی بین ما و جامعه غرب ,آثار مخربی در رفتار و شخصیت کودکان بر جای می گذارد.حضور این شخصیتها آنقدر پررنگ شده که حتی روی کیف و لوازم تحریر مدرسه هم جا خشک کردهاند و خبری از الگوهای ایرانی و بومی نیست که نیست!
کودک و اسباب بازی
عروسکهایی زیبا با لباسهای پر زرق و برق که وقتی روشنشان می کنی به زبان عربی یا انگلیسی،میخواند و میرقصند. دختر کوچولو یک عروسک مو بلوند با لباسهای غربی را میپسندد که وقتی روشنش میکنی آواز A B C D سر می دهد و مادر چارهای ندارد جز خرید عروسک!
وقتی از مغازه اسباب بازی فروشی بیرون میآیند دخترک میپرسد:”مامان برای من لباس می خری که شبیه عروسکم باشه؟خوشگل می شم نه؟”و این اولین سوالی است که از دیدن این عروسک در ذهن او جرقه میزند و بعدها از خودش می پرسد چرا نباید مثل آن عروسک لباس بپوشد تا زیباتر باشد! این تاثیر پذیری فقط ویژه دختران نیست.
اسباب بازیهای خشن و پر سر و صدا برای پسران،,کودک را با رفتارهای ناپسند اجتماعی مانند قتل، آدم ربایی، دزدی و جنایت آشنا می کند و بر سازگاری و روابط اجتماعی او به شدت تأثیر می گذارد. اسباب بازی جنگی به کودک چنین وانمود میکند که جنگ، تفریح و سرگرمی و بازی است و این تاثیر بسیار منفی بر روحیه و شخصیت پسران میگذارد و باعث میشود در آینده انسانهایی بسیار عصبی و تند خو باشند.
آیا استاندارد سازی کافی است؟
بسیاری از والدین تصور میکنند اسباب بازی هر چقدر رنگارنک تر یا گرانقیمت تر باشد،کودکشان را بیشتر جذب میکند ،در حالیکه اینطور نیست. بارها دیده شده که کودک با داشتن اسباب بازیهای رنگارنگ و گران قیمت ,به سراغ یک در پوش پلاستیکی می رود و ساعتها با آن سرگرم است.
دکترفرزانه خمارلو روانشناس کودک در این زمینه میگوید:”بهترین اسباب بازی برای کودک آن است که کودک را مجذوب خود کند و او باره به سراغ آن برود و تحریک و لذت بیشتر و بیشتری از آن کسب کند و این اصلا به گران بودن یا ارزان بودن اسباب بازی ارتباطی ندارد. نکته مهم این است که این اسباب بازی بتواند در یادگیری کودک نقش داشته باشد.
از دیدگاه روانشناسان اسباب بازیها باید به گونه ای باشند که بتوانند قوه تخیل کودکان را تحریک کنند پس اسباب بازیها هر چه غیر اختصاصی تر باشند و راه را برای پیشروی تخیل کودک باز بگذارند، بیشتر مفید خواهند بود مثلاً شاید یک تکه چوب که می توان از آن به عنوان شمشیر یا عصا استفاده کرد بیشتر از یک عروسک با لباسهای گرانقیمت که فقط میتواند یک شخصیت داشته باشد به خلاقیت کودک کمک کند”
خمارلو معتقد است که در انتخاب اسباب بازی برای کودکان ,سن کودک بسیار حایز اهمیت است:” یک اسباب بازی که کودکی دو ماهه را سرگرم میکند نمیتواند یک کودک دو ساله را سرگرم کند و بالعکس. کودکان همگام با رشد خود به محرک های متفاوتی نیاز دارند و انتخاب اسباب بازی بایستی براساس نیازهای متغیر آنها باشد. تناسب داشتن اسباب بازی انتخاب شده با سن کودک بسیار مهم است. اگر اسباب بازی خیلی پیشرفته باشد کودک نمی داند چگونه با آن بازی کند و لذت زیادی از آن نمی برد ، اگر هم بسیار ابتدایی باشد حوصله کودک زود سر می رود.”
وی دامه می دهد:”البته باید به این که وسیله بازی کودک استاندارد باشد هم توجه کرد یعنی ایمن باشد و از مواد شیمیایی بیماریزا ساخته نشده باشد. اما این استانداردها برای کشور ما کافی نیست و باید به جنبه های فرهنگی-اسلامی و آموزشی اسباب بازیها هم توجه شود تا بتوانیم مناسب ترین اسباب بازیها را برای کودکانمان داشته باشیم”
استانداردسازی اسباب بازیها با توجه به نیازهای کودکان یکی از دغدغه های مسولان است.
بر طبق اعلام کارشناسان در حال حاضر ماهانه یک میلیون و ۸۰۰ هزار دلار اسباب بازی وارد کشور میشود که در واقع با توجه به این که غیراز واردات رسمی, واردات غیر رسمی و قاچاق اسباب بازی نیز بسیار رایج است، با حجم زیادی از واردات مواجه هستیم. امروزه استاندارد اسباب بازیها توجه تمامی کشورها را به خود مشغول کرده است. این استانداردها دائما” به روز میشود و آزمایش ها و تستهای زیادی روی آنها انجام میشود.
در ایران شش سال پیش موضوع استاندارد اسباب بازی بطور جدی مطرح شد. قبل از آن نیز موسسه استاندارد از آخرین استانداردهای اسباب بازی که کشور استرالیا تهیه کرده بود، استفاده کرد که در نتیجه این قانون ,موسسه استاندارد باید هم اسباب بازیهای داخلی را زیرنظر میگرفت که مهر استاندارد دارند یا خیر و هم اسباب بازیهای وارداتی را زیر نظر میگرفت که کنترل کیفی آنها محرز شده باشد.
اما سوال اصلی اینجاست که آیا کنترل کیفی اسباب بازیها وارداتی کافی است؟آیا نباید به تاثیر آنها در روحیه کوکان,نقش آموزشی و فرهنگ سازی برای کودگان توجه کرد؟
دکتر خمارلو در پاسخ به این سوالات می گوید:”متاسفانه بسیار از اسباب بازیهای وارداتی با فرهنک و دین ما سازگار نیست.
به طور مثال عروسکهای نیمه عریان دختر مثل باربی و سندی این ذهنیت را در کودکان دختر ما ایجاد می کند که باید مثل آنها لباس بپوشند و معمولا باعث ذهنیت بد درباره حجاب در بزرگسالی می شودیا عروسکها و وسایل بازی پسرانه مثل عروسک و ابزار و کارتونهای مرد عنکبوتی یا سوپر من باعث ایجاد روحیه خشن در پسران و قهرمان پردازی غربی است در حالی که ما اسطوره ها و پهلوانهایی را داریم که به راحتی می توانند جای این قهرمانهای غربی را بگیرند و از نظر اخلاقی و فرهنگی نیز با معیارهای ما همخوانی دارند”.
با وجود آن که بازی و اسباب بازی در پرورش روانی و تقویت روحیه اجتماعی کودک نقش مهمی دارد ، در صورتی که با ارزش های فرهنگی و اصول روان شناسی سازگار نباشد ، نتیجه مطلوب از آن به دست نمی آید.
در جامعه ما که زیر ساخت های فرهنگی آن را باورهای مذهبی تشکیل می دهد و انتظار می رود دختر و پسر (زنان و مردان آینده) با حفظ عفاف و ایمنی وارد جامعه شوند،که با وجود اسباب بازیهای مروج فرهنگ غرب ,کار سخت می شود.
تاثیر گذاری بازیهای رایانه ای
بازیهای رایانه ای از اواسط دهه ۷۰ در ایران باب شد و با ورود نمونه ای تحت عنوان “آتاری” وارد خانواده ها شد. آن روزها نه تنها کودکان که بزرگترها نیز برای استفاده از این دستگاه و چشیدن لذت برد و باختها ثانیه شماری می کردند و به عبارتی دسته های آتاری را که در شکلها و ابعاد مختلفی در بازار وجود داشت از یکدیگر می ربودند.
با جدیدتر شدن تکنولوژی و پیشرفت تحقیقات بشر، آتاری کم کم به کالایی از رده خارج تبدیل شد و پلی استیشن وارد عرصه شد. البته این بازی شکل تکامل یافته همان آتاری بود اما نوع فیلمها، گرافیک بازیها و شکل سخت افزاری آن از نظر کیفی ارتقا یافته بود.
با همه گیر شدن رایانه کم کم پلی استیشن نیز جای خود را به انواع سی دی های بازیهای رایانه ای داد و آتاری که به نظر بسیاری از کارشناسان سالمترین نوع بازیهای رایانه ای بود از ذهن همه پاک شد به نحوی که برای بچه های دهه ۸۰ به یک اسباب بازی خنده دار عقب افتاده تبدیل شد و اکنون دیگر هیچ اثری از این بازی در خانه ها و بازارها پیدا نیست انگار که اصلا هیچ وقت چنین چیزی وجود نداشته است.
آنچه در این تغییر و تحولات جالب توجه است، دور شدن محتوای این بازیها از فرهنگ ما، افزایش خشونت در بازیها، استفاده از تصاویر مستهجن و … با جدیدتر شدن آنهاست.بنیه ضعیف,کم تحرکی و چاقی تنها چند نمونه از آثار سوء جسمی است که این بازیها در کودکان بر جای می گذارد و علاوه بر آنها تربیت نسلی خشن و پرخاشکر و بی حوصله حاصل کار این بازیهاست.
مهدی حق وردی کارشناس بازیهای رایانه ای در این باره می گوید:”کشورهای غربی که خود بازیهای رایانه ای مخرب می سازند استفاده از آن را در غرب ممنوع یا محدود کرده اند.
در حالی که این تحفه غرب در کشورهای اسلامی به ویژه خاورمیانه توزیع می شود تا با این شیوه اهداف شوم استعماری خود را در این منطقه به اجرا درآورند و کشورهای اسلامی را به نوعی تروریست یا حامی تروریست ها معرفی کنند. امروزه این بازیها به علت ویژگیهای خاص گرافیکی و جذابیت های ویژه به شوالیه های مجازی، جذاب و قدرتمندی در راستای ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب علیه جهان اسلام تبدیل شده اند”
وی معتقد است هدف این بازیها دور کردن فرزندان ایران از ارزشهای اسلامی است و خانواده ها باید در این زمینه آگاه باشند:” در این شرایط حساس وظیفه نظارتی ما و خانواده ها در استفاده فرزندانمان از این بازیها بیش از گذشته احساس می شود.
آگاه سازی، ایجاد رده بندی بازیهای رایانه ای، فرهنگ سازی استفاده بهینه و مفید از این بازیها می تواند در کاهش صدمات مخرب ناشی از این بازیها موثر باشد. به نظر می رسد بازیهای رایانه ای با این همه طرفدار در کشور ما اگر هم محدود شوند تنها بازار سیاهی برای عده ای سودجو ایجاد کرده و کسانی که علاقمند به این بازیها شده اند و نمی توانند اوقات خود را بدون انجام بازیهای کامپیوتری سپری کنند به هر طریقی که باشد می توانند به آن دسترسی پیدا کنند.
پس در این میان مسئولان فرهنگی کشورمان باید به فکر راهکاری کارسازتر باشند تا نه تنها این بازی ها و استفاده از تکنولوژی محدود نشود بلکه با استفاده بهینه از آن، فرهنگی جدید در چارچوبهای موازین اسلامی، شرعی و عرفی کشورمان شکل گیرد.”
به نظر می رسد تنها راهکار مقابله با این تهاجم شوم دشمن و نجات کودکان از ورطه هنجارشکنی و قانون گریزی، فحشا و فساد، خرافه پرستی و خشونت و …. تولید انبوه بازیهای رایانه ای فاخر، مناسب و جذاب با اهداف اسلامی و جایگزینی آن به جای بازیهای وارداتی است.
چه باید کرد؟
به عنوان مثال عروسکهای دارا و سارا با لباسهای محلی و ایرانی تولید شد اما موفقیت چندانی کسب نکرد زیرا هیچ شناختی برای کودکان و خانواده های آنها از این عروسکها وجود ندارد.تولید و ساختن کارتون و فیلم برای کودکان از اسطورهای اصیل ایرانی و دینی و قصه سازی و داستان پردازی راجع به عروسکهایی که ساخته میشوند می تواند کودکان را به شخصیتهای عروسکی نزدیک کند تا بتواند با آنها ارتباط برقرار کنند.
بنابراین علاوه بر سرمایه گذاری در کارخانه های تولید اسباب بازی و حمایتهایی که باید از کارخانه های اسباب بازی سازی شود نقش آموزش و پرورش و صدا و سیما را نباید نادیده گرفت.
صدا و سیما می تواند با تولید برنامه هایی که اسطوره ها و قهرمانهای اصیل و ایرانی را معرفی میکنند نقش مهمی را در این زمینه ایفا کند و آوزش و پرورش نیز با جای دادن داستانها و افسانه های اصیل ایرانی –دینی در کتابهای درسی گروه سنی کودک می تواند,فرزندان ایران را با این قهرمانها آشنا سازد تا قدمی مثبت در تولید اسباب بازیهای اصیل برداشته شود.